به دست آوردن درک عمیق تر از یک مفهوم محبوب – اما در عین حال به طور گسترده ای سوء تفاهم شده – در فناوری بلاک چین: الگوریتم اجماع.

کوین تلگراف توسعه یک بلاک چین کاملاً جدید را از ابتدا تا شبکه اصلی و فراتر از آن از طریق سری خود، Inside the Blockchain Developer’s Mind دنبال می کند. 
در قسمت‌های قبلی، 
اندرو لوین از گروه Koinos برخی از چالش‌هایی را که تیم از زمان شناسایی مسائل کلیدی که قصد حل آن را دارند، مورد بحث قرار داد و سه «بحران» را که مانع پذیرش 
بلاک‌چین می‌شوند ، بیان کرد : ارتقا ، 
مقیاس‌پذیری ، و حاکمیت . 
این مجموعه بر روی الگوریتم اجماع متمرکز شده است: بخش اول در مورد اثبات کار، قسمت دوم در مورد اثبات سهام و قسمت سوم در مورد اثبات سوختن است. 

در این مقاله، من می‌خواهم از دیدگاه منحصربه‌فرد خود استفاده کنم تا به خواننده کمک کنم تا درک عمیق‌تری از یک مفهوم محبوب در فناوری بلاک چین به دست آورد، اما همچنین مفهومی که به طرز تاسف‌باری سوءتفاهم شده است: الگوریتم اجماع.
برای به دست آوردن درک عمیق از این مؤلفه یک بلاک چین، یکی از کارهایی که من همیشه دوست دارم در این مقالات انجام دهم، با یک قدم به عقب و نگاه کردن به تصویر بزرگ شروع می شود، زیرا الگوریتم اجماع تنها بخش کوچکی از یک بلاک چین است. سیستم بسیار بزرگتر
بلاک چین ها بازی هایی هستند که در آن بازیکنان برای تایید تراکنش ها با گروه بندی آن ها در بلوک هایی که با بلوک های تراکنش های ایجاد شده توسط بازیکنان دیگر مطابقت دارند، رقابت می کنند. 
رمزنگاری برای مخفی کردن داده هایی استفاده می شود که به این افراد امکان تقلب می دهد. 
یک فرآیند تصادفی برای توزیع توکن‌های دیجیتال بین افرادی که طبق قوانین بازی می‌کنند و بلوک‌هایی را تولید می‌کنند که با بلوک‌های ارسال شده توسط افراد دیگر مطابقت دارند، استفاده می‌شود. 
سپس این بلوک‌ها به هم متصل می‌شوند تا یک رکورد قابل تأیید از تمام تراکنش‌هایی که تا کنون در شبکه انجام شده‌اند ایجاد کنند.

وقتی افراد بلوک‌های جدیدی را با تراکنش‌های مختلف تولید می‌کنند، به آن «چنگال» می‌گوییم زیرا زنجیره در حال حاضر به دو جهت متفاوت منشعب می‌شود. 
این دقیقا برعکس چیزی است که ما می خواهیم اتفاق بیفتد. 
کل ارزش یک بلاک چین از این واقعیت ناشی می شود که همه موافق هستند – به یک اجماع رسیده اند – در مورد اینکه چه معاملاتی چه زمانی اتفاق افتاده است. 
بنابراین الگوریتم های اجماع برای حل فورک ها در نظر گرفته شده اند.
نوآوری واقعی ساتوشی
در پایان، آنچه تضمین می کند که همه پایگاه داده خود را به روز می کنند تا با یکدیگر مطابقت داشته باشند، به نحوه مجازات آنها خلاصه می شود در حالی که این کار را نمی کنند. 
پروتکل ها حاوی قوانینی برای ترتیب صحیح تراکنش ها هستند، اما اگر عواقبی برای نقض آن قوانین وجود نداشته باشد، بی اثر خواهند بود. 
نوآوری واقعی که ساتوشی ناکاموتو در کاغذ سفید بیت کوین ( BTC ) ارائه کرد، استفاده ظریف او از مشوق های اقتصادی بود.
ساتوشی ناکاموتو ایده “سکه الکترونیکی” را اختراع نکرد. 
او یک سیستم زیبا برای ترکیب رمزنگاری با اقتصاد ایجاد کرد تا از سکه‌های الکترونیکی استفاده کند، که اکنون ارزهای دیجیتال نامیده می‌شوند تا از مشوق‌هایی برای حل مشکلاتی استفاده کنند که الگوریتم‌ها به تنهایی قادر به حل آن نیستند. 
طراحی او مردم را مجبور به قربانی کردن پول برای استخراج بلوک های معاملاتی کرد. 
مردم باید این پول را بارها و بارها با بازی بر اساس قوانین سیستم و تلاش برای سازماندهی تراکنش ها در بلوک هایی که توسط همه افراد دیگر در شبکه پذیرفته می شود قربانی کنند. 
اگر این کار را به اندازه کافی انجام می دادند، به ارز پلتفرم پاداش دریافت می کردند.
البته، هیچ راهی برای بلاک چین وجود ندارد که بداند پول به صورت دلار، ین یا یورو خرج شده است، به همین دلیل است که از پروکسی در قالب کار بی معنی استفاده کرده است. 
او استخراج بلوک‌ها را به‌طور غیرضروری سخت کرد، به‌طوری‌که هرکسی که یک بلوک را با موفقیت استخراج می‌کند، لزوماً باید برای سخت‌افزار و انرژی برای اجرای آن سخت‌افزار پول خرج کرده باشد. 
بنابراین هر بلوکی که با موفقیت استخراج می‌شود، توسط پولی پشتیبانی می‌شود که نه فقط برای سخت‌افزار، بلکه برای انرژی لازم برای اجرای آن سخت‌افزار و تولید آن بلوک قربانی شده است. 
هر زمان که چنگال وجود داشته باشد، الگوریتم‌های اجماع اثبات کار (PoW) یک سیستم خودکار هستند که به موجب آن چنگالی که بیشترین کار را پشتیبانی می‌کند، فورک «درست» است.
موارد مرتبط: اثبات سهام در مقابل اثبات کار: تفاوت ها توضیح داده شده است
این بدان معناست که هرکسی که به تولید بلوک در آن فورک ادامه دهد، به کسب پاداش ادامه خواهد داد و هرکسی که به تولید بلوک در فورک دیگر ادامه دهد، پاداشی دریافت نخواهد کرد. 
از آنجایی که این افراد قبلاً پول خود را برای به دست آوردن سخت افزار و اجرای آن برای تولید بلوک خرج کرده اند، مجازات آسان است زیرا قبلاً مجازات مالی شده اند. 
آنها پول خود را خرج کردند، بنابراین اگر می خواهند به تولید بلوک در زنجیره اشتباه ادامه دهند، خوب است. 
آنها هیچ پاداشی دریافت نخواهند کرد و پول خود را پس نخواهند گرفت. 
آنها آن پول را فدای هیچ چیز خواهند کرد. 
بلوک های آنها توسط شبکه پذیرفته نمی شود و 
هیچ توکنی به دست نمی آورند.
این سیستم اثبات کار تضمین می‌کند که تنها راهی که کسی که نمی‌خواهد طبق قوانین بازی کند، یعنی یک بازیگر بدخواه، سخت‌افزاری بیشتر از مجموع همه افراد دیگر به دست آورده و اجرا کند، مثلاً با انجام یک حمله 51 درصدی.

این ظرافت پشت اثبات کار است. 
این سیستم بدون قربانی کردن مقادیر روزافزون سرمایه نمی تواند کار کند. 
ساتوشی رمزنگاری و اقتصاد را با هم ترکیب کرد تا دفتری از معاملات ایجاد کند که بسیار قابل اعتماد است که قابل اعتماد نیست.
با این حال، الگوریتم‌های اجماع متفاوتی وجود دارد که به روش‌های کمی متفاوت عمل می‌کنند. 
شناخته شده ترین آنها اثبات سهام (PoS) است که در مقاله بعدی این مجموعه به آن خواهم پرداخت. 
پس از آن، من در مورد الگوریتمی که در Koinos استفاده خواهیم کرد بحث خواهم کرد که اولین در نوع خود در یک بلاک چین عمومی است.

این مطلب صرفا ترجمه از منبع ذکر شده می باشد و مسئولیت آن با تریگر ویو نمی باشد

منبع