اقتصاد خالق: چگونه به آنجا رسیدیم و چرا به ارتقای Web3 آن نیاز داریم

گذشته، حال و آینده اقتصاد خالق: نگاه کردن به گذشته راهی عالی برای به دست آوردن بینش واقعی درباره آنچه امروز اتفاق می‌افتد و چرا دقیقاً به این شکل است.

آیا اصطلاح «اقتصاد خالق» شما را به محیطی آرمان گرایانه می اندازد که در آن خلاقیت، اصالت و اشتیاق ارزش های مهم هستند؟ جایی که میکل آنژ و داوینسیس واقعی از طریق استعدادهای خود پیشرفت می کنند بدون اینکه برای غذا تلاش کنند و در تمام زندگی خود را ثابت کنند تا فرصتی برای شناخته شدن پس از مرگ داشته باشند؟ اگر چنین است، من با شما هستم.

اگرچه خلاقیت از زمان بشریت وجود داشته است، ما در سال‌های نه چندان دور شروع به بحث در مورد آن به عنوان پارادایم جدید اقتصادی کردیم. علاوه بر این، اکنون ما حتی در مورد آن در بعد Web3 صحبت می کنیم. برای درک بهتر این موضوع، ابتدا بیایید از پس زمینه اقتصاد خالق عبور کنیم. واقعا چطور به اینجا رسیدیم؟ اغلب، نگاه کردن به گذشته یک راه عالی برای به دست آوردن بینش واقعی در مورد آنچه امروز اتفاق می افتد است. این باعث نمی شود خمیازه بکشی، قول می دهم.

پیشینه اقتصاد خالق

گذار به اقتصاد مبدع مدت‌هاست که در جریان بوده و نابرابر بوده است. اکنون بیایید تغییرات عمده اقتصادی و اجتماعی را که در نهایت ما را به آنجا رساند، بررسی کنیم.

1. از اقتصاد کشاورزی تا اقتصاد صنعتی

در اواسط قرن هجدهم، انقلاب صنعتی را شاهد بودیم که منجر به حرکت از کشاورزی به تولید شد. این زمانی بود که اقتصاد صنعتی شروع شد و تا جنگ جهانی دوم ادامه داشت. وظيفه اصلي اقتصاد صنعتي توليد كالاهاي بيشتري بود كه در دسترس و مقرون به صرفه براي گروه وسيع تري از مردم باشد.

برخلاف واقعیت فراوان امروزی، کالاها در آن زمان کمیاب بودند و به راحتی قابل دسترسی نبودند. برای دستیابی به اهداف خود، صنعتی شدن باعث تغییرات اقتصادی قابل توجهی شد و قدرت را از کشاورزان به تولیدکنندگان منتقل کرد و دومی به مرکز واقعیت اقتصادی جدید تبدیل شد. صنعتی شدن همچنین فرهنگ سخت کوشی، رقابت و توسعه ایده های جدید را به ارمغان آورد که عمدتاً مربوط به فرآیندهای تولید و اتوماسیون مواد است. این همان چیزی بود که ذهن های خلاق آن روزها روی آن متمرکز بودند.

این بدان معنا نیست که در آن روزها جایی برای فعالیت های خلاقانه خالص مانند موسیقی، نویسندگی یا نقاشی وجود نداشت. با این حال، آنها قطعا شماره یک در دستور کار نبودند. هنرمندان به تنهایی ادامه دادند. حوزه خلاق به عنوان یک زیرمجموعه اقتصادی جداگانه که شایسته توجه ویژه باشد دیده نمی شد.

2. از اقتصاد صنعتی تا مصرف کننده

دوره پس از جنگ جهانی دوم زمانی بود که تولیدکنندگان شروع به تولید کالاهای بیشتری از آنچه مردم می‌خواستند، کردند. چیزها دیگر کمیاب نبود. اقتصاد با چالش جدیدی روبرو شد: ایجاد تمایل مشتری به خرید آنچه بازار دائماً ارائه می دهد. بنابراین، پارادایم اقتصادی صنعتی جایگزین پارادایم مصرفی شد. مشتریان (یا مصرف کنندگان) به بازیگر اصلی واقعیت جدید اقتصادی تبدیل شده بودند که جایگزین تولیدکنندگان شده بودند.

در میان دیگر بازیگران مهمی که به صحنه آمدند، فروشندگان، بازاریابان و رسانه های جمعی (تلویزیون، رادیو، روزنامه ها و غیره) بودند. وظیفه اصلی دو مورد اول اطمینان از ادامه خرید مصرف کنندگان بود، در حالی که رسانه های جمعی به شدت تقاضا برای کالاها را تحریک کردند، روندها را تعیین کردند و نگرش هایی را نسبت به تقریباً همه چیز شکل دادند.

همچنین رسانه‌های جمعی باعث پدید آمدن پدیده‌هایی مانند فرهنگ پاپ شدند که هسته اصلی آن تولید و توزیع محصولات خلاقانه برای مخاطبان انبوه بود. فرهنگ پاپ توسط صنایع به اصطلاح فرهنگی که شامل طراحی، چاپ، انتشار، تولیدات چند رسانه ای، سمعی و بصری، تولیدات سینمایی و غیره می شد، تسهیل شد.

برخلاف اقتصاد صنعتی، پارادایم مصرف کننده تنوع فوق العاده ای از مشاغل و فعالیت های خلاقانه را به ارمغان آورد. با این حال، خلاقیت، به طور کلی، توسط یک نیاز اصلی محدود بود: باید به خوبی به توده ها بفروشد. در اینجا، با بیشتر سازندگان، کارمندان شرکت ها بودند. ایجاد و رشد مخاطبان و کسب درآمد از آن کارهای بسیار چالش برانگیزی بود. همانطور که پل سافو منصفانه اشاره کرد، شما را فقط در صورتی می‌توان شناخت که روزنامه‌نگار بودید یا در تلویزیون کار می‌کردید. سازندگانی که می‌خواستند جهان را در مورد آنها آگاه کنند، همیشه به صلاحدید تولیدکنندگان، آژانس‌های انتشاراتی و دیگر انواع دروازه‌بان وابسته بودند. این که آن بچه ها را شبیه تو کنند یک پیش نیاز ضروری بود. فورچون قابل اعتمادترین استراتژی در اینجا بود.

3. از مصرف کننده تا اقتصاد خلاق

در دهه 1990، اقتصاد مصرف کننده به مرحله دیجیتالی شدن خود تغییر کرد. طیف عظیمی از بخش‌های اقتصادی با راه‌حل‌های فناوری اطلاعات شروع به تغییر کردند. این محیط دیجیتال اقتصادی جدید تقاضا برای نوع جدیدی از خلاقیت – خلاقانه و دیجیتالی – را به راه انداخت.

مدتی بعد، دولت های ایالت های مختلف شروع به اعلام رسمی خلاقیت به عنوان «دارایی با ارزشی کردند که ثروت می آفریند و به کار می اندازد». آنها همچنین مفهوم جدیدی از “صنایع خلاق” و اصطلاح چتر “اقتصاد خلاق” (نه خالق!) را تزریق کردند و خود را موظف کردند حمایت نظارتی و مالی را برای تلاش این صنعت فراهم کنند. از جمله اولین کشورهایی که این کار را انجام دادند، استرالیا و بریتانیا بودند.

هسته اصلی مفهوم اقتصاد خلاق استعداد فردی، نوآوری و بهره برداری از مالکیت فکری بود. طیفی که پوشش می داد تقریباً شبیه به یکی از صنایع فرهنگی ذکر شده بود – طراحی، نوشتن، محتوای صوتی، تصویری و غیره. با این حال، در مورد اقتصاد خلاق، این فعالیت ها باید مبتنی بر فناوری اطلاعات باشند.

چالش جدید در اینجا آوردن نوآوری ها در بیشتر بخش های اقتصادی و برآوردن تقاضا برای محصولات و خدمات دیجیتال جدید بود.

با وجود این، اصطلاح «اقتصاد خلاق» می‌تواند ما را به فکر بهشت ​​هنرمند محور بیاندازد، در واقع، مانند اقتصاد مصرف‌کننده، در درجه اول هدفش تأمین نیازهای مصرف‌کننده بود. هیچ راه پیشگامانه جدیدی برای تبدیل استعداد خود به کارآفرینی مستقل به سازندگان ارائه نکرد. در عوض، اقتصاد خلاق بیشتر در مورد «خلاقیت از طریق اشتغال» بود تا تحریک سازندگان برای موفقیت در شرایط خود.

4. از اقتصاد خلاق تا خالق

تغییر اقتصادی بعدی زمانی اتفاق افتاد که پلتفرم های غول پیکر فناوری اطلاعات مانند گوگل، فیس بوک، یوتیوب و موارد مشابه وارد صحنه شدند و رقابت با رسانه های جمعی سنتی را آغاز کردند.

در طول بحران مالی جهانی در سال 2008، این پلتفرم‌ها آنقدر محبوب شده بودند که رسانه‌های جمعی سنتی در حال عقب ماندن بودند. مردم شروع به زندگی بر روی آنها کردند و از آنها به عنوان منابع اولیه اطلاعات، دانش و شبکه استفاده کردند. این یک انقلاب رسانه های دیجیتال بود. و اینجا بود که اقتصاد خالق آغاز شد.

وظیفه پارادایم جدید اقتصادی تبدیل مشتریان از طریق مشارکت و مشارکت بود. برخلاف اقتصاد مصرف‌کننده، که در آن مشتریان فقط آنچه را که ارائه می‌شد می‌خریدند، اقتصاد خالق آن‌ها را قادر می‌سازد تا مشارکت، تعامل و ارزش اضافه کنند. همچنین ابزارهایی را برای تبلیغ خود به عنوان «محصولات» و کسب درآمد از آن باز کرد.

نویسندگان، نوازندگان، نقاشان و دیگر انواع خالقان مسیر فوق‌العاده‌ای را برای تبلیغ خود و رسیدن به طرفداران خود داشتند. به جای اینکه دروازه بان های قدیمی (تهیه کنندگان، مدیران بازیگران، ناشران و غیره) را راضی کنند تا به آنها فرصت بدهند، اکنون می توانند به راحتی از قدرت پلتفرم ها برای به اشتراک گذاشتن خلاقیت خود و یافتن طرفداران خود استفاده کنند. موانع رفع شد.

به طور کلی، نه تنها سازندگان حرفه ای می توانند این کار را انجام دهند. همه افرادی که لپ‌تاپ و اتصال اینترنت دارند، اکنون می‌توانند این فرصت را داشته باشند تا خود را به‌عنوان خالق امتحان کنند.

مربوط: اقتصاد خالق در فراجهان منفجر خواهد شد، اما نه تحت رژیم فناوری بزرگ

اقتصاد خالق در سال 2022 به چه معناست؟

از آنجایی که هنوز تعریفی آکادمیک برای اقتصاد خلاق مدرن وجود ندارد، می‌توانیم برخی از سبک‌های آزاد را در اینجا مجاز کنیم:

از نظر مفهومی، اقتصاد خالق فعلی (یا Web2) یک بخش اقتصادی آنلاین است که توسط مجموعه‌ای از پلتفرم‌های دیجیتال تعاملی، بازارها و ابزارهایی که کاربران را قادر می‌سازد تا به محتوا دسترسی پیدا کنند و ایجاد کنند و همچنین از آن کسب درآمد کنند، پشتیبانی می‌شود.

اقتصاد آفریننده مستلزم هیچ مقاومت ورود یا ریخته گری نیست. تنها چیزی که نیاز دارید ثبت نام و پیروی از شرایط و ضوابط پلتفرم ها است. ترفند اینجاست: وقتی از یک پلتفرم استفاده می‌کنید، الگوریتم آن برخی از داده‌های شما را جمع‌آوری می‌کند و شما را به روشی دنبال می‌کند. این هزینه مشارکت است.

مربوط: Web3 بر اقتصاد مشارکتی متکی است و این چیزی است که گم شده است – مشارکت

این پلتفرم ها ابزارهای مختلفی را برای ایجاد، طراحی و توزیع محتوا از طریق تبلیغات در اختیار شما قرار می دهند. دومی منبع درآمد اصلی پلتفرم ها است.

یکی دیگر از دستاوردهای اقتصاد خلاق این است که راه‌های متنوعی را برای کسب درآمد از کار برای سازندگان باز می‌کند. اگر در پارادایم‌های اقتصادی قبلی، یک هنرمند می‌توانست اساساً از طریق فروش یا صدور مجوز حقوق IP خود درآمد کسب کند، می‌تواند این کار را از طریق تبلیغات، انعام، حمایت از برند، پیوندهای وابسته، پخش جریانی و بسیاری دیگر از فعالیت‌های بازاریابی دیجیتال انجام دهد.

حتی اگر محتوای شما در اصل دیجیتال نباشد، همچنان می‌توانید از پلتفرم‌هایی برای تبلیغ کارتان، جذب مخاطب و تبدیل آن‌ها، یافتن راه‌های مختلف همکاری و غیره استفاده کنید. اینجا حد آسمان است با این حال، مقداری از درآمد شما همیشه به یک پلت فرم (خوب، یک پلتفرم بزرگ) می رود.

به طور خلاصه، هدف اصلی اقتصاد خلاق، توانمندسازی کارآفرینی آنلاین سازندگان با ارائه ابزارهای بازاریابی دیجیتال و رفع هرگونه مقاومت یا تبعیض است.

اسپویلر: موانع هنوز وجود دارند. آنها فقط متفاوت هستند. در مقالات بعدی به دقت آنها را بررسی خواهیم کرد.

مربوط: دسترسی مقاومت اصلی پذیرش ارز دیجیتال است – در اینجا راه حل ها وجود دارد

چرا باید اقتصاد سازندگان را برای Web3 ارتقا دهیم؟

احتمالاً می‌توانم با ارائه فهرستی عظیم از مشکلات اقتصاد خالق فعلی که ما را به فکر ارتقای Web3 آن سوق داده است، به این سؤال پاسخ دهم. با این حال، من معتقدم که دلیل اولیه در این مشکلات نیست. این تغییر ذهنیت است که در نهایت باعث شد ما این مشکلات را شناسایی کنیم و متوجه شویم که بدون آنها می‌توان واقعیت جایگزین بهتری داشت.

کاتالیزور اصلی این تغییر ذهنیت ارز دیجیتال بود. ما را با ایده های میانجی گری، استقلال از ارائه دهندگان خدمات شخص ثالث، مالکیت 100٪ داده و حاکمیت شخصی آلوده کرد. کریپتو روش جدیدی از تفکر را ایجاد کرده است و باعث شده است که ما به چیزهای معمولی با لنزهای کاملاً متفاوت نگاه کنیم.

ماموریت مخرب کریپتو که در ابتدا در امور مالی اعمال شد، به بسیاری از زیرمجموعه های اقتصادی دیگر گسترش یافته است. اکنون ما آن را جنبش Web3 می نامیم. و اقتصاد خالق Web3 یک مورد خاص است.

در اینجا ماهیت مفهوم اقتصاد Web3 آمده است:

  • حذف پلت فرم های واسطه بین سازندگان و طرفداران آنها.
  • خالق مالک 100٪ داده ها، نام تجاری و کار خود است.
  • شفافیت فرآیندهای کسب و کار و پول سازی.
  • تحریک خلاقیت معتبر به جای تولید محتوای تبلیغاتی.

من این موضوع را در مقالات بعدی شرح خواهم داد – پس با من همراه باشید. همچنین مشکلات کنونی اقتصاد سازندگان را به تفصیل شرح خواهیم داد و خواهیم دید که Web3 چه نوع راه حل هایی را برای ما آماده کرده است.

مربوط: تمرکززدایی اقتصاد خالق را متحول می کند، اما چه چیزی به ارمغان خواهد آورد؟

به طور خلاصه، اقتصاد خالق آن مرحله تکامل ارگانیک است که پس از گذر از تمام آن تحولات اجتماعی و تغییرات اقتصادی که در اینجا توضیح داده شده است، به آن رسیده ایم.

هدف پارادایم Web3 آینده اقتصاد سازندگان این است که سازندگان را قادر سازد تا «اقتصاد باز» مستقل خود را بسازند، جایی که می‌توانند با طرفداران خود مالکیت آن را داشته باشند و مستقیماً بدون نگاه کردن به شخص ثالث از آن درآمد کسب کنند. همانطور که برخی از کارشناسان حوزه فرض می کنند، اگر این مدل موفق شود، وارد دوره جدیدی از تولید ثروت خواهیم شد که در آن سازندگان دیگر فقط محصولات نخواهند بود. در عوض، آنها به اقتصادهای جدید تبدیل خواهند شد.

این مقاله حاوی توصیه یا توصیه های سرمایه گذاری نیست. هر حرکت سرمایه گذاری و معاملاتی مستلزم ریسک است و خوانندگان باید هنگام تصمیم گیری تحقیقات خود را انجام دهند.

دیدگاه ها، افکار و نظرات بیان شده در اینجا به تنهایی متعلق به نویسنده است و لزوماً منعکس کننده یا نماینده دیدگاه ها و نظرات Cointelegraph نیست.

جولی پلانیک دارای مدرک دکتری در قانون، در گذشته یک وکیل شرکتی بود و اکنون یک استراتژیست محتوای Web3 و نویسنده پست های وبلاگ با اطلاعات سنگین است. جولی مانند یک بچه در مورد جنبش Web3 هیجان زده است.

این مطلب صرفاً از منبع ، ترجمه شده و مسئولیت آن با تریگر ویو نمی باشد.
خرید اکانت تریدینگ ویو

لینک منبع خبر

سوال یا نظرت رو اینجا بنویس