هزینه گاز چقدر است؟ در دنیای بلاک چین، کارمزد گاز کارمزدی است که کاربران باید برای هر تراکنش به شبکه بلاک چین بپردازند. به عنوان مثال، زمانی که کاربر انتقالی را در اتریوم انجام می دهد، ماینرها باید تراکنش او را بسته بندی کرده و آن را روی بلاک چین قرار دهند تا تراکنش کامل شود. این فرآیند منابع محاسباتی بلاک چین را مصرف می کند و هزینه ای که به ماینرها پرداخت می شود، هزینه گاز نامیده می شود.
اقتصاد گاز
تصور کنید که هر زنجیره عمومی یک جامعه یا یک شهر باشد و گاز ارزی باشد که کاربران برای فعالیتهای مختلف در شهر به آن نیاز دارند و طرحهای اقتصادی گاز تأثیرات گستردهای بر توسعه آینده زنجیره عمومی دارد. امروز، اهمیت اقتصاد گازی را از منظر عملکرد و جذب ارزش نشان خواهیم داد.
کارایی
– ازدحام مکرر شبکه سولانا
در اوایل ماه مه، شبکه اصلی سولانا اجماع را از دست داد و تولید بلوک به مدت 7 ساعت به حالت تعلیق درآمد. شبکه اصلی به دلیل استخراج NFT پروژه جدید NFT از کار افتاده بود. کاربران برای ارسال تراکنشها تا حد امکان به رباتها روی آوردند تا میزان موفقیت خود را در ضرب کردن افزایش دهند. این منجر به 6 میلیون تراکنش در ثانیه در شبکه اصلی Solana شد که شبکه را مختل کرد. علاوه بر این، از آنجایی که سولانا پیامهای اجماع را به عنوان یک پیام تراکنش ویژه بین اعتبارسنجیها ارسال میکند، شبکه به شدت شلوغ نیز انتقال عادی پیامهای اجماع را غیرفعال میکند و در نهایت منجر به از دست رفتن اجماع میشود.
این اولین خرابی سولانا نیست. سپتامبر گذشته، زنجیره عمومی به دلیل حجم معاملات گسترده ایجاد شده توسط ربات های زنجیره ای در طول راه اندازی پروژه موفق Raydium، 17 ساعت از کار افتاد. یک حادثه 30 ساعته خرابی سولانا در پایان ژانویه 2022 رخ داد، زمانی که قیمت بیت کوین از 44000 دلار به 33000 دلار در طی سقوط بازار سقوط کرد و فرصت های آربیتراژ زیادی ایجاد کرد. در همین حال، رباتهای انحلال/آربیتراژ در سولانا، که بر روی DeFi متمرکز هستند، به ایجاد تراکنشهای عظیم ادامه دادند که منجر به از کار افتادن شبکه شد. هنگامی که Solana را با یک سیستم IT معمولی مقایسه می کنیم، می توانیم بگوییم که زمان از کار افتادگی شبیه یک حمله DDoS است.
「حمله DDoS (منع سرویس توزیع شده) به اضافه کردن ترافیک از چندین منبع برای فراتر رفتن از ظرفیت پردازش یک شبکه اشاره دارد تا کاربران واقعی نتوانند منابع یا خدمات مورد نیاز خود را به دست آورند. مهاجمان اغلب یک حمله DDoS را با ارسال ترافیک بیشتر به یک شبکه نسبت به توان مدیریت آن یا ارسال درخواستهای بیشتر به یک برنامه کاربردی نسبت به مدیریت آن انجام میدهند.»
به طور غریزی، بسیاری از مردم فکر میکنند که زمان از کار افتادگی سولانا ریشه در طرحهای زنجیرهای عمومی آن دارد: طراحی یکپارچه سولانا به ناچار منجر به خرابی میشود.
در حال حاضر، زنجیره های عمومی رایج از دو نوع طرح استفاده می کنند: مدولار و یکپارچه. معماری ماژولار به یک استقرار مدولار شده اشاره دارد که در آن اجماع، ذخیره سازی و اجرا به طور جداگانه پیاده سازی می شوند به طوری که فروپاشی لایه اجرا امنیت لایه اجماع را به خطر نمی اندازد. در همان زمان، طرحهای اصلی که توسط Subnet Avalanche، ETH 2.0 و Celestia’s Rollup اتخاذ شدهاند، همگی میتوانند تراکنشهای عظیم را از هم جدا کنند. از سوی دیگر، اگرچه Solana به عنوان یک کل برای فعال کردن تراکنش های سریع طراحی شده است، مقیاس پذیری و امنیت قربانی شدند.
با این حال، طراحی ماژولار یک زنجیره عمومی مهم اصلی نیست، زیرا اگرچه اجماع در این مورد امن باقی مانده است، اما جمعآوری فردی ممکن است در صورت مواجهه با تراکنشهای طاقتفرسا در یک دوره زمانی بسیار کوتاه، از خرابی رنج ببرد. به عبارت دیگر، طراحی مدولار فقط خطرات سیستمیک را کاهش داد (به عنوان مثال، یک مجموعه خاص می تواند متوقف شود اما بقیه می توانند زنده بمانند) برای زنجیره عمومی. طراحی گاز دلیل واقعی خرابی سولانا است، و اگر طراحی بهبود نیابد، خرابی شبکه بیشتر در راه است.
– مکانیسم های گاز زنجیره های مختلف
شکل زیر طرح گاز سه زنجیره عمومی را نشان می دهد. در سولانا، هزینه گاز بر اساس تعداد امضاها است. هر چه یک تراکنش از امضاهای بیشتری استفاده کند، کارمزد گاز بیشتر می شود. با این حال، حداکثر ظرفیت حافظه هر تراکنش ثابت است، و همچنین حداکثر کارمزد گاز در هر تراکنش ثابت است، که به کاربران کمک می کند به راحتی هزینه ارسال درخواست های تراکنش انبوه را محاسبه کنند. علاوه بر این، تراکنشهای سولانا ترتیببندی نمیشوند، به این معنی که زمانی که هزینه ارسال درخواستهای انبوه کمتر از سود باشد (آبیتراژ، استخراج NFT، و غیره)، کاربران از رباتها برای ارسال تراکنشها در مقیاس بزرگ استفاده میکنند تا احتمال آن افزایش یابد. اجرای معاملات آنها این نیز دلیل حوادث خرابی است که در سولانا رخ داد.
اتریوم و آوالانچ طرحهای گازی مشابهی دارند. هر دو دارای کارمزد پایه و کارمزد اولویت هستند که یک مشکل توالی ذاتی ایجاد می کند زیرا تراکنش هایی با کارمزد اولویت بالاتر ابتدا اجرا می شوند. به این ترتیب، اگرچه کاربران همچنان میتوانند از رباتها برای ایجاد تراکنشهای عظیم در اتریوم و آوالانچ استفاده کنند، اما تراکنشهای آنها بدون توجه به تعداد درخواستهایی که در صورت ناکافی شدن هزینه اولویت ارسال میشوند، اجرا نمیشوند و باید در صف منتظر بمانند. با در نظر گرفتن هزینه گاز، چنین طراحی احتمال خرابی شبکه ناشی از معاملات گسترده در سطح اقتصادی را از بین می برد.
منبع[1]
– بهبود توسط سولانا
انزوای اقتصادی همیشه هدف خود را بهتر از انزوای روش شناختی انجام داده است. سولانا در حال حاضر شروع به ایجاد بازار کارمزد خود با ارائه مفهومی مشابه هزینه اولویت کرده است. در همین حال، متاپلکس، بازار NFT سولانا، مفهوم جدیدی به نام جریمه تراکنشهای نامعتبر را نیز اتخاذ خواهد کرد، به این معنی که کاربران باید برای تراکنشهای نامعتبر هنگام ضرب NFT، هزینهای بپردازند.
جذب ارزش
جذب ارزش بازتاب اقتصاد گاز از طریق ارزش بازار گاز (کریپتو بومی زنجیره) است. ارزش بازار یک سکه بومی تقریباً توسط دو عامل تعیین می شود: جریان نقدی و حق بیمه پولی.
– جریان نقدی
وقتی نوبت به شارژ بنزین میرسد، بیشتر زنجیرههای عمومی از همین رویکرد پیروی میکنند: برای جذب کاربران از اتریوم، هزینه بنزین را تا حد ممکن کاهش دهید. از منظر جریان نقدی، چنین رویکردی ناپایدار است. از بین سه زنجیره عمومی اصلی، تنها اتریوم دارای جریان نقدی خالص قابل توجهی است، اگرچه شبکه همچنان اترهای بیشتری صادر می کند. اگر صدور اضافی را به عنوان نوعی یارانه در نظر بگیریم، در صورتی که نرخ انتشار سالانه 3.21 درصد باشد، هزینه خالص اتریوم در روز حدود 25.7 میلیون دلار خواهد بود. از سوی دیگر، سولانا و آوالانچ با درآمد خالص روزانه 4.6 میلیون دلار و 1.86 میلیون دلار و نرخ انتشار سالانه 6.93 درصد و 5.22 درصد به طور متوسط 6250 دلار و 42000 دلار در روز درآمد دارند. مخارج خالص بالا و نرخ انتشار بالا به طور قابل توجهی ارزش بازار سکه های زنجیره ای عمومی را کاهش می دهد.
منبع[2]
بیایید به مقصد جریان های نقدی بپردازیم. تحت مکانیسم فعلی اتریوم، هزینه پایه سوزانده می شود، در حالی که هزینه اولویت به ماینرها ارائه می شود. در مقایسه با مکانیسمهای سوزاندن و توزیع گاز Solana و Avalanche که هزینه گاز را به اعتبارسنجیها ارائه میکنند، پاداش ماینر طرحی است که جذب ارزش را به خطر میاندازد. اتریوم از طراحی PoW برای تولید بلاک استفاده میکند و اکثر ماینرها یک مدل کسبوکار را اتخاذ میکنند که بر اساس آن توکنهای استخراجشده برای پوشش هزینه استخراج (مانند هزینههای برق و هزینههای تعمیر و نگهداری) فروخته میشوند. بنابراین، بخشی از هزینه گاز پرداختی به معدنچیان به احتمال زیاد از اکوسیستم خارج می شود. بهتر است هزینه گاز را به اعتبارسنجی ها بدهید زیرا هزینه راه اندازی یک گره به اندازه راه اندازی یک کارخانه ماینینگ نیست. از آنجایی که هزینه عملیاتی قابل توجهی وجود ندارد، اعتبار سنجیها به احتمال زیاد پاداشهایی را که دریافت کردهاند در گرهها سرمایهگذاری میکنند، که باعث میشود اکوسیستم بدون کاهش ارزش سکه اصلی، ایمنتر شود. هزینههای سوزاندن ممکن است مستقیمترین و مؤثرترین راه برای به دست آوردن ارزش باشد و به نفع سهامداران گره و دارندگان توکن باشد. علاوه بر این، MEV منبع عمده درآمد دیگری برای زنجیره های عمومی است. طبق آمار Flashbots، از سال 2020 تاکنون، 600 میلیون دلار MEV به ماینرها پرداخت شده است که یک تخمین محافظه کارانه است.
منبع[3]
– حق بیمه پولی
حق بیمه پولی به افزایش ارزش یک سکه زنجیره ای عمومی از نظر ارزش عملی و ذخیره ارزش آن اشاره دارد. بیشتر سکههای زنجیرهای عمومی موجود در حال انتشار گسترده هستند، که باعث میشود ذخیرهسازی ضعیفی داشته باشند و ارزش عملی ستون فقرات ارزش بازار آنها را تشکیل میدهد. رشد اکوسیستم یک سکه زنجیره ای عمومی سناریوهایی را ایجاد می کند که می توان از آن به عنوان یک روش پرداخت استفاده کرد. به عنوان مثال، بیشتر معاملات NFT با سکه های زنجیره ای عمومی تسویه می شود. در همین حال، اکثر زنجیرههای عمومی نوظهور نیز ارزش عملی را به عنوان ابزار اولیه قدردانی در نظر میگیرند، به همین دلیل است که برای جذب ترافیک و کاربران جدید هزینههای ناچیز گاز تعیین کردهاند. در همین حال، برخی از زنجیرههای عمومی پایههایی به ارزش صدها میلیون دلار ساختهاند تا توسعهدهندگان بیشتری را تشویق کنند تا در اکوسیستم خود برنامههای DApp بسازند. منطق پشت چنین رویکردی این است که سرمایه گذاری های کلان برای جذب کاربران در مرحله اولیه و تلاش برای بازیابی هزینه بعدا انجام شود.
نتیجه
به طور خلاصه، طراحی گاز یک زنجیره عمومی تأثیرات عمیقی بر توسعه آینده یک زنجیره عمومی خواهد داشت و یک طراحی ضعیف می تواند منجر به جذب ارزش ضعیف و حتی گلوگاه های عملکرد شود. هنگام ارزیابی یک پروژه زنجیره ای عمومی، می توانیم تصویری تقریبی از استراتژی توسعه و رشد آینده آن را از طریق طرح های گازی آن بدست آوریم.
[2] https://cryptofees.info/,https://moneyprinter.info/,https://solanabeach.io/
این مطلب صرفاً از منبع ، ترجمه شده و مسئولیت آن با تریگر ویو نمی باشد.
آموزش تریدینگ ویو
لینک منبع خبر